امور مالی انرژی: پیشینه ، مفهوم و تحولات اخیر

  • 2021-06-24

مؤسسه تحقیقاتی و مدیریت تحقیقات Dayong Zhang ، دانشگاه دارایی و اقتصاد جنوب غربی ، چنگدو ، مکاتبات چین dzhang@swufe. edu. cn http://orcid. org/0000-0001-8722-176xview اطلاعات نویسنده بیشتر

  • استناد را بارگیری کنید
  • https://doi. org/10. 1080/1540496x. 2018. 1466524
  • جایگاه
  • تأمین مالی انرژی چیست؟
  • خلاصه یافته ها در شماره ویژه
  • نتایجی که اظهار شده

دارایی

امور مالی انرژی: پیشینه ، مفهوم و تحولات اخیر

انرژی یک ورودی مهم در سیستم های اقتصادی مدرن است. تأثیر آن در بخش های مختلف عملکرد اقتصادی به طور گسترده ای مورد بررسی قرار گرفته است. به طور سنتی ، قیمت انرژی ، مانند قیمت نفت ، با عرضه و تقاضا در بازارهای بین المللی تعیین می شود. به عنوان مثال ، همیلتون (2009) نشان می دهد که افزایش تقاضا در اقتصادهای نوظهور (به عنوان مثال ، چین) ، عدم افزایش عرضه نفت و کشش قیمت پایین دلایل اصلی افزایش قیمت قبل از سال 2008 است.

عوامل اساسی در درک تغییرات قیمت نفت قبل از سال 2008 مهم بودند. آنها تا حد زیادی نتوانستند آنچه را که پس از آن اتفاق افتاد توضیح دهند. پویایی قیمت بسیار بی ثبات به سادگی نمی تواند به دلیل تغییر در اصول باشد. Fattouh و Mahadeva (2012) توضیحی جایگزین را بر اساس مفهوم تأمین مالی نفت ارائه می دهند - که در ادبیات اخیر به شدت مورد بررسی قرار گرفته است (به عنوان مثال ، Creti و Nguyen 2015 ؛ Zhang 2017 ؛ Zhang and Ji 2018). تعداد زیادی از مطالعات همچنین موضوعاتی از قبیل رابطه بین شوک قیمت انرژی و بازارهای مالی ، تصمیمات تأمین مالی و سرمایه گذاری را که توسط شرکت های انرژی و تأمین مالی کربن و امور مالی سبز گرفته شده است ، بررسی می کنند. این مطالعات به طور طبیعی در یک موضوع تحقیق مشترک - تأمین مالی انرژی ، موضوعی که مورد توجه روزافزون محققان دانشگاهی قرار گرفته است ، جمع شده است.

علاوه بر این ، از زمان بحران مالی جهانی سال 2008 ، بازارهای بین المللی انرژی با بازارهای مالی ارتباط نزدیکی دارند و قیمت انرژی ویژگی های مالی بیشتری را به نمایش گذاشته است. در نتیجه ، مطالعه بیشتر مسائل مربوط به بازار انرژی از منظر مالی بسیار مهم است. در واقع ، اهمیت استراتژیک انرژی و تغییرات آب و هوا به مسائل مالی اهمیت منحصر به فردی برای آکادمی ها و سیاست گذاران می دهد ، که به ناچار منجر به جدایی بیشتر تأمین مالی انرژی از تحقیقات مالی عمومی می شود.

با این حال ، مفهوم تأمین مالی انرژی مبهم است و تعریف روشنی ندارد ، که ممکن است محدودیت هایی در توسعه بیشتر آن ایجاد کند. بنابراین این موضوع ویژه با هدف ارائه بستر برای بحث در مورد جدیدترین تحولات در تأمین مالی انرژی و کمک به روشن شدن مفهوم تأمین مالی انرژی است.

تأمین مالی انرژی چیست؟

تأمین مالی انرژی ذاتاً بین رشته ای است. این کار با بررسی ارتباط بین بازارهای انرژی و بازارهای مالی آغاز می شود اما سپس ما را ملزم می کند که از منظر مالی به محصولات انرژی/بازارها نگاه کنیم. برای روشن شدن بیشتر این مفهوم ، ما در مورد شش موضوع گسترده زیر بر اساس یک بررسی مختصر از ادبیات مربوطه توضیح می دهیم ، اگرچه این مفهوم به آنها محدود نمی شود.

بازارهای انرژی و مالی

چن ، رول ، و راس (1986) شاید اولین کسی باشند که نقش ریسک قیمت نفت را در بورس سهام بررسی می کنند ، اگرچه یافته های آنها نقش جداگانه ای برای نفت ندارد. جونز و کائول (1996) در مورد واکنش بازارهای بین المللی سهام به شوک های نفتی در تعدادی از اقتصادهای توسعه یافته تحقیق می کنند و نقش قابل توجه شوک های نفتی در بازده سهام را تأیید می کنند. با این حال ، آنها نشان می دهند که تغییرات در جریان نقدی یا بازده مورد انتظار برای توجیه واکنش قیمت سهام کافی نیست. هوانگ ، ماسولیس ، و استول (1996) و سادورسکی (1999) از قیمت های آتی نفت به عنوان پروکسی برای بازار انرژی استفاده می کنند و نشان می دهند که با بازار سهام مرتبط است. این مطالعات قبلی منجر به تحقیق در مورد رابطه بین شوک های نفتی و بازارهای مالی ، از اقتصادهای توسعه یافته گرفته تا بازارهای نوظهور شد. Broadstock و همکاران.. آنها پیشنهاد می کنند که مدلهای قیمت گذاری دارایی را به عنوان یک نقطه شروع ، به جای یک رویکرد صرفاً آماری ، در نظر بگیرند تا نقش شوک های نفتی را در بازارهای مالی درک کنند. ژانگ (2017) از یک رویکرد متغیر زمان استفاده می کند و نشان می دهد که تغییرات ساختاری وجود دارد و قیمت نفت از سال 2008 اطلاعات بیشتری از بازارهای مالی جهانی دریافت کرده است.

مکانیزم قیمت گذاری

قیمت گذاری همیشه مسئله مهمی در بازارهای انرژی است. حرکات قیمت انرژی اغلب یک مؤلفه مهم در نظر گرفته می شود که بر تولید اقتصادی تأثیر می گذارد. سوال این است: قیمت انرژی چگونه تشکیل می شود؟از آنجا که انرژی نوعی کالای خاص است ، عرضه بازار و تقاضا به طور طبیعی در قیمت گذاری انرژی مهم است. مکانیسم قیمت گذاری استاندارد با شواهد اخیر در مورد تأمین مالی به چالش کشیده شده است (چنگ و Xiong 2014). به عبارت دیگر ، به نظر می رسد کالاهای انرژی دارای ویژگی هایی هستند که شبیه محصولات مالی است. مطالعات متقاطع (وینر 1991 ؛ ژانگ و جی 2018) و مطالعات متقابل منطقه (ژانگ ، شی و شیعه 2018) ویژگی های جدید کالاهای انرژی را در بر می گیرد. توسعه مدلهای جدید آماری (به عنوان مثال ، یک تکنیک متوسط مدل پویا) به افراد امکان می دهد تا به صورت تجربی در تشکیل قیمت انرژی به روشی پویا تحقیق کنند.

امور مالی شرکت

یکی از پیشرفت های اخیر در تأمین مالی انرژی ، تحقیق در مورد درک بودجه و تصمیمات سرمایه گذاری بنگاه های انرژی است. به عنوان رشد ادبیات مالی شرکتهای اصلی شرکت ، این مطالعات با این فرض شروع می شود که بنگاه های انرژی منحصر به فرد و شایسته بررسی جداگانه از سایر صنایع هستند. جنسن (1986) اظهار داشت كه شركتهای نفتی تمایل دارند حجم زیادی از پول نقد را داشته باشند و در پروژه های با كیفیت ضعیف سرمایه گذاری كنند. بر اساس این مشاهدات ، وی مشکل مشهور جریان نقدی آزاد (FCF) را مطرح می کند ، که منجر به مشکل آژانس گسترده بحث شده شد. از نظر مطالعات مرتبط با انرژی ، گریفین (1988) فرضیه FCF را با استفاده از داده های شرکت های نفتی آزمایش می کند. لامونت (1997) دریافت که واکنش شرکتهای نفتی به شوک قیمت نفت با فرضیه هزینه آژانس سازگار است. ژانگ و همکاران.(2016a) ، (2016b) ، با استفاده از شرکت های انرژی و شرکت های انرژی تجدید پذیر در چین به عنوان نمونه ، نشان می دهد که تصمیمات سرمایه گذاری آنها می تواند غیر منطقی باشد ، که منجر به سرمایه گذاری بیش از حد با هزینه سهامداران می شود. اهمیت استراتژیک انرژی در سراسر جهان و شرکت به عنوان نهاد اجرای سیاست توسعه انرژی یک کشور ، نیاز به مطالعه و درک تصمیمات تأمین مالی و سرمایه گذاری در بنگاه های مرتبط با انرژی را افزایش داده است.

امور مالی و سرمایه گذاری سبز

در واکنش به تهدید گرم شدن کره زمین ، تقاضای فزاینده ای برای توسعه انرژی تجدید پذیر برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای وجود دارد. چین ، پس از توسعه در اروپا از یک طرح معاملاتی انتشار (ETS) ، ETS خود را ایجاد کرده است که سؤالات مهمی در مورد تأمین مالی کربن و قیمت گذاری کربن ایجاد می کند. به عنوان مثال ، Bredin ، Hyde و Muckley (2014) بازار مالی کربن اروپا را با استفاده از داده های با فرکانس بالا مطالعه کرده و نقش ریزساختار بازار را بررسی می کنند. Kanamura (2016) نقش مبادلات کربن را بررسی می کند.

مربوط به ایجاد بازار کربن ، در سراسر جهان امور مالی و سرمایه گذاری سبز نیز به یک روند مهم استراتژیک تبدیل شده است. در آوریل 2000 ، بانک جهانی اولین صندوق کربن را تأسیس کرد (ژانگ 2006). چین ، بزرگترین بازار اوراق بهادار با برچسب سبز ، همچنین اهداف روشنی را برای ایجاد یک سیستم تأمین مالی سبز طراحی کرده است ، که به سرمایه گذاران و صنعت انرژی تجدید پذیر فرصتی عالی ارائه می دهد (لوئیس 2010). چگونگی پاسخگویی بانکها و مقامات پولی به توسعه بازار کربن نیز در ارتقاء سرمایه گذاری کم کربن بسیار مهم است (Campiglio 2016).

بازارهای مشتق انرژی

یکی از اصلی ترین دلایل مالی در بازار انرژی ، توسعه بازارهای مشتقات انرژی است. این مطالعات در مورد موضوعات درگیر در بازارهای مشتق انرژی نقش ویژه ای را ارائه می دهد. مشتقات برای اولین بار به عنوان ابزاری برای محافظت در برابر ریسک تصور می شدند ، اگرچه برخی از افراد معتقدند که سرمایه گذاری سوداگرانه همراه می تواند باعث نوسانات اضافی در بازارهای نقطه ای شود. فلمینگ و اوستدیک (1999) شواهدی را نشان می دهند که این ایده را رد می کنند که بازارهای مشتق می توانند نوسانات در بازارهای نقطه ای برای روغن خام را کاهش دهند. هایگ و هولت (2002) نقش تعدادی از آینده انرژی را در کاهش نوسانات در قیمت های نقطه بررسی می کنند و آنها می دانند که بازارهای آتی می توانند عدم اطمینان را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. کیم (2015) نقش بازار آینده را در دوره اخیر مالی سازی بررسی می کند و نشان می دهد که تجارت سوداگرانه لزوماً مسئول بی ثباتی بازار نیست.

مشتقات همچنین می توانند به بهبود روند کشف قیمت در بازارهای انرژی کمک کنند. به عنوان مثال ، لین و تامواکیس (2001) تأثیرات قابل توجهی بین بازارهای آینده در نیویورک و لندن پیدا می کنند. Kang ، McIver و Yoon (2017) در مورد سرریز پویا در بین شش آینده کالایی تحقیق می کنند و نشان می دهند که بحران مالی جهانی سال 2008 باعث افزایش سرریز می شود.

مدیریت ریسک انرژی

از آنجایی که کالاهای انرژی آغشته به ویژگی های مالی هستند، ریسک ها و مدیریت ریسک مربوط به آن ها هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل سیاسی حیاتی است. شرکت ها باید در برابر تغییرات بالقوه قیمت انرژی محافظت کنند و دولت باید امنیت انرژی را حفظ کند. برای مثال، Andriosopoulos، Galariotis و Spyrou (2017)، سرایت بازار انرژی را در طول دوره بحران یورو در سال 2012 بررسی کردند. تعدادی از مطالعات از ابزارهای مدیریت ریسک معمولی در بازارهای مالی برای بررسی ریسک بازار انرژی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، صادقی و شوالپور (2006) از مدل ارزش در ریسک برای ارزیابی ریسک های بازار انرژی استفاده می کنند. جکسون (2010) پیشنهاد می کند که استفاده از این مدل های مالی می تواند به بهبود سرمایه گذاری در بهره وری انرژی کمک کند.

خلاصه یافته ها در شماره ویژه

این شماره ویژه شامل ده مقاله است که هر شش دسته در امور مالی انرژی را پوشش می دهد. مشارکت ها و یافته های اصلی آنها را می توان به شرح زیر خلاصه کرد.

مقاله Chunyan Hu، Xinheng Liu، Bin Pan، Bin Chen و Xiaohua Xia ("تاثیر نامتقارن شوک قیمت نفت بر بازار سهام در چین: تجزیه و تحلیل ترکیبی بر اساس مدل SVAR و مدل NARDL") به ادبیات شوک های قیمت انرژی کمک می کند. و روابط بازار مالی با ترکیب یک مدل VAR ساختاری (SVAR) و یک مدل غیرخطی ARDL (NARDL). آنها اجازه می دهند که رابطه نامتقارن باشد و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت را در نظر می گیرند. نتیجه کلی این است که تنها شوک های سمت تقاضا مهم هستند.

در همین راستا، دورموش چاغری یلدریم، سیفتین اردوغان و امراح اسماعیل چویک («تاثیر وابسته به رژیم قیمت نفت خام بر بازارهای سهام BRICS») از مدل VAR سوئیچینگ مارکوف برای بررسی میزان شوک‌های قیمت نفت و بازارهای سهام استفاده می‌کنند. مربوط به کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی). آنها شواهدی از وابستگی رژیم پیدا می کنند و اهمیت شوک های سمت تقاضا را در این کشورها تأیید می کنند.

Umut Ugurlu، Oktay Tas و Umut Gunduz ("عملکرد مدل های پیش بینی قیمت برق: شواهدی از ترکیه") از بازار برق ترکیه به عنوان نمونه ای برای ارزیابی عملکرد پیش بینی تعدادی از مدل های تک متغیره استفاده می کنند. قیمت برق با فرکانس بالا (ساعتی) در بازار برق روز آینده ترکیه در ارزیابی های تجربی استفاده می شود. سهم اصلی آنها نشان دادن این است که تحلیل واریانس فاکتوریل تکنیک مفیدی برای پیش سفید کردن سری قیمت قبل از برازش آن در یک مدل سری زمانی تک متغیره است.

سرمایه گذاری سبز یک موضوع مهم در چین است و دولت آن را به یک هدف توسعه استراتژیک مهم در برنامه پنج ساله 13 کشور (2016-2020) تبدیل کرده است. هدف ایجاد یک سیستم مالی سبز است. تحقیقات لینگ یون او و لی لیو ("ایستاده یا دنبال کنید؟ اثرات انتشار مسئولیت و اعتبار سبز") از پانلی متشکل از 443 شرکت فهرست شده در چین برای تجزیه و تحلیل رفتار سرمایه گذاری سبز دارندگان سرمایه خصوصی استفاده می کند. یافته‌های اصلی آنها نشان می‌دهد که دارندگان سرمایه خصوصی تمایل دارند سرمایه‌گذاری سبز خود را با شرایط مالی بهتر افزایش دهند و با اعتبار سبز ارائه شده توسط بانک‌های تجاری تشویق می‌شوند.

علی کوتان، سودارشان ردی پاراماتی، مالش اوملا و عبدالرشید زکاری ("تامین مالی پروژه های انرژی تجدیدپذیر در اقتصادهای بازارهای نوظهور بزرگ: شواهدی در چشم انداز توسعه اقتصادی پایدار") به ادبیات توسعه / تامین مالی انرژی های تجدید پذیر کمک می کنند. آن‌ها از جریان‌های ورودی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و توسعه بازار سهام به‌عنوان نمونه استفاده می‌کنند و دریافتند که شرایط بازار مالی نقش مهمی از نظر آماری در ارتقای مصرف انرژی تجدیدپذیر در چهار کشور BRICS ایفا می‌کند: برزیل، چین، هند و آفریقای جنوبی.

سردار چلیک و آیلا اوگوس بیناتلی ("صرفه جویی در انرژی و تاثیر اقتصادی بام های سبز: یک مطالعه آزمایشی") از نماهای ماهواره ای و پردازش تصویر به عنوان ابزاری برای تعیین اجرای بام سبز یک منطقه در منطقه جنوب غربی دریای اژه ترکیه استفاده می کنند. آنها سپس صرفه جویی در انرژی و تاثیر اقتصادی مرتبط را تجزیه و تحلیل می کنند. تحلیل‌های سناریویی آنها نشان می‌دهد که حمایت دولت از وام‌های سبز برای توسعه مقاوم‌سازی بام سبز مهم است.

مطالعه اریک هاگوم، گوتورم آ. هاف، پیتر مولنار، ماریا مورتنسن و اسجور وستگارد ("حق بیمه پیشرو در بازار برق نوردپول") بر قیمت های لحظه ای برق و رابطه آنها با بازار آتی متمرکز است. آنها این سوال را بررسی می کنند که چه چیزی بر حق بیمه آینده قراردادهای آتی در بازار برق شمال اروپا تأثیر می گذارد. بر اساس داده‌های ژانویه 2004 تا دسامبر 2013، آنها ابتدا نشان می‌دهند که تمام حق بیمه‌های آتی با الگوهای فصلی وجود دارند و سپس دریافتند که قیمت‌های لحظه‌ای و انحراف جریان آب تأثیر مثبتی بر حق بیمه‌های آتی دارد.

A. Can Inci و H. Nejat Seyhun ("درجه یکپارچگی بین بازارهای نقطه نفت برنت و آتی: شواهد روزانه") درجه یکپارچگی بین قیمت های لحظه ای و آتی نفت خام را ارزیابی می کنند. این تحقیق با ترکیب قیمت‌های آتی نفت خام برنت با قیمت‌های روزانه برنت، به ادبیات کشف قیمت مشتقات انرژی و مکانیسم انتقال ریسک کمک می‌کند. آنها تأیید می کنند که بازارهای نقدی و آتی بسیار یکپارچه هستند و از کارایی بازار پشتیبانی می کنند.

بردلی تی یوینگ، آلپر گورموس و اوگور سویتاس ("انتقال ریسک از معاملات آتی نفت و گاز طبیعی به صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بازارهای نوظهور") بر مکانیزم انتقال نوسانات بین معاملات آتی انرژی و 518 صندوق سرمایه گذاری مشترک در بازارهای نوظهور (EMMF) تمرکز می کنند. آنها با استفاده از آزمون علیت غیرخطی گرنجر بر روی نوسانات، نشان می‌دهند که EMMFها به نوسانات در بازارهای نفت و گاز طبیعی پاسخ می‌دهند. یافته‌های سرریز ریسک پیامدهای مهمی برای فعالان مالی دارد.

وسیم احمد و شیرین رئیس («تغییر زمان سرریز و پیامدهای تنوع سبد سهام انرژی پاک با کالاها و دارایی‌های مالی») یک رویکرد سری زمانی برای بررسی سرریز متغیر زمانی یک شاخص انرژی پاک و تعدادی انرژی اتخاذ می‌کنند. و دارایی های مالیآنها دریافتند که شاخص انرژی پاک بیشتر با شاخص‌های دارایی‌های مالی مرتبط با قیمت انرژی مرتبط است. آنها بحث قبلی در مورد مالیه سازی انرژی را تقویت می کنند و پیامدهای مهمی برای مدیریت ریسک انرژی دارند.

نتایجی که اظهار شده

به طور کلی، تامین مالی انرژی یک حوزه میان رشته ای تازه توسعه یافته است. در ادبیات اخیر علاقه زیادی به خود جلب کرده است و پتانسیل زیادی برای تحقیقات دانشگاهی دارد. با توجه به اهمیت استراتژیک انرژی و چالش های زیست محیطی جهانی، هم سیاست گذاران و هم سرمایه گذاران علاقه زیادی به درک امور مالی انرژی نشان داده اند. این موضوع ویژه به ما کمک می‌کند تا درک خود را از مفهوم و ویژگی‌های خاص تامین مالی انرژی پیش ببریم، اگرچه چالش‌های زیادی باقی مانده است.

ما می توانیم به چند جهت امیدوارکننده و در عین حال ناشناخته برای تحقیقات بیشتر اشاره کنیم. اول ، برخی از روشهای تازه توسعه یافته ، مانند داده های بزرگ و یادگیری ماشین ، باید در مطالعات آینده در مورد موضوعات مالی انرژی در نظر گرفته شوند. دوم ، امور مالی شرکت در انرژی هنوز مورد بررسی قرار نمی گیرد. توجیه بیشتر از منحصر به فرد بودن بنگاه های انرژی لازم است. مقایسه متقابل کشور و اکتشاف عمیق سیستم های مدیریت شرکت برای درک فرایند تأمین مالی/سرمایه گذاری شرکت های انرژی لازم است. سوم ، حسابداری محیط زیست ، مسئولیت اجتماعی شرکت ها و توسعه سبز از نزدیک مرتبط هستند اما تا حد زیادی از ادبیات موجود در زمینه تأمین مالی انرژی مفقود شده اند. پیشرفت سریع بازارهای اوراق بهادار سبز نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. چهارم ، برخی از تحولات هیجان انگیز در اقتصادهای نوظهور مانند چین اتفاق می افتد. به عنوان مثال ، راه اندازی ETS در سراسر کشور در پایان سال 2017 و تجارت در آینده نفت خام در سال 2018 سؤالات بی شماری را مطرح کرده است. هم پزشکان و هم سیاست گذاران برای درک تحولات بازار به اطلاعات بیشتر و پشتیبانی دانشگاهی نیاز دارند. آخرین و کمترین چیز ، محققان علاقه مند به این زمینه ممکن است نیاز به همکاری با هم داشته باشند تا یک چارچوب کلی برای توسعه آینده تأمین مالی انرژی ایجاد کنند.

تصدیق

با توجه به محدودیت های فضا ، ما نمی توانیم تمام مقالات خوبی را که در این بخش ویژه سمپوزیوم دریافت کردیم ، درج کنیم. من صمیمانه از همه نویسندگانی که سخاوتمندانه ایده های ارزشمند خود را در این شماره به اشتراک گذاشتند تشکر می کنم. تشکر ویژه به دلیل علی کوتان ، سردبیر امور مالی و تجارت بازارهای نوظهور ، داوران و سایر مواردی است که کمک کرده اند این مسئله خاص را امکان پذیر کنند.

اطلاعات اضافی

منابع مالی

من حمایت مالی دریافت شده از بنیاد ملی علوم طبیعی چین (NSFC) تحت شماره کمک مالی 71573214 و 111 پروژه تحت شماره کمک مالی B16040 را تأیید می کنم.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.