شروع بیش از داستان من: من نقد کردن من 401 (ک) برای شروع یک کسب و کار-و نجات خانواده ام

  • 2021-07-26

Portrait of Carl Churchill collaged over a layout of coffee bags from his brand Alpha Coffee

هوش مصنوعی در هر ماه اتفاق می افتد. در حالی که این یک مکث است و اهمیت مراقبت از خود را منعکس می کند سلامت روان در تمام طول سال یک اولویت است. این مجموعه به موضوعاتی می پردازد که هر روز بر کارفرمایان تاثیر می گذارد—همراه با راه حل ها و منابع برای کمک به رفاه شما در اولویت قرار می گیرد.

تجارت پررونق لوبیا کارل چرچیل در تاریخ خاصی در سال 2010 راه اندازی شد: 11 سپتامبر. روزی که امام حسین (علیه السلام) فرمودند: روز قیامت و روز قیامت است.

روز استقرار کارل پشت سر او هستند, و او به جای کار در کنار هم با همسرش, لری, در کسب و کار سالت لیک سیتی خود, قهوه الفا. اما تلاش خود را دادن تماس, قهوه برای سربازان-یک برنامه است که در حال حاضر ارسال 16,000 کیسه های دانه های به واحدهای خارج از کشور—تضمین می کند که قلب کارل است هرگز دور از خط مقدم.

قهوه به عنوان یک تاکتیک بقا شروع شد. هنگامی که رکود اقتصادی 2008 ضربه و کارل کار خود را از دست داده, خانواده اش در پس انداز اضطراری رو به کاهش زندگی می کردند, فروش اموال خود را به شناور ماندن. سپس نقشه نبرد خود را تغییر دادند: 401(ک) خود را نقد می کردند و دانه های قهوه می فروختند.

چرچیلز به تدریج تجارت اینترنتی خود را از زیرزمین خود و به دو ویترین فروشگاه فیزیکی پر رونق تبدیل کرد. اونها خیلی از سبک زندگی قدیمی خودشون رو هم بهبود بخشیده اند - و کارل و لری هفت روز در هفته هیاهو می کنند تا این روش رو ادامه بدن.

در اینجا کارل توضیح می دهد که پوشش نقره ای تقریبا همه چیز را از دست می دهد و چگونه زندگی نظامی به او کمک کرد تا همه چیز را در چشم انداز قرار دهد—و از ابتدا شروع کند.

این داستان کارل است, در کلمات خود او:

در سال 1979 یک سال زودتر از دبیرستان فارغ التحصیل شدم و به ارتش پیوستم. من می خواهم تا در اطراف جانبازان ویتنام رشد کرده بود—پدر من, معلمان مدرسه من, مربیان من. من یک بورس تحصیلی دریافت کردم و به عنوان یک خصوصی 17 ساله شروع کردم. من در اواسط دهه 1980 در طوفان صحرا و امریکای مرکزی بودم. من در بالکان بودم و تورهای زیادی از طریق خاورمیانه و شمال افریقا داشتم. من به پایان رسید تا انجام 21 سال کل در ارتش قبل از من به عنوان یک سرهنگ بازنشسته.

من از یک خانواده ثروتمند نیستم. ما واقعا سخت کار کرده بودیم تا به جایی که بودیم برسیم.

بعد از پیاده شدن از وظیفه فعال متوجه شدم که چون در واحدهای بسیار تخصصی کوچکی بودم که شما واقعا نزدیک بودید—به معنای واقعی کلمه زندگی شما به افراد چپ و راست شما بستگی داشت-من به سمت شرکتهای نوپا کشیده شدم. من به بخش فناوری و مخابرات پیوستم و موفقیت های زیادی کسب کردم. بسیاری از شرکت ها در نهایت شکست خوردند یا خریداری شدند, اما من همیشه دوست داشتم, "هی, دوباره به اسب برگردید.”

در سال 2004 من پیوست راه اندازی شرکت نرم افزاری است که در ساخت و ساز وام مسکن صنعت. مشتریان ما همه بانک های بزرگ بودند. ما به حدود 150 نفر افزایش یافتیم. ما فقط دیوانه بودیم زیرا اقتصاد در حال رونق بود و من توانستم 10 درصد مالکیت شرکت را به قیمت 75000 دلار خریداری کنم. به هنگام, همسر من و من بسیار خوب انجام شد. خانه خوب, بچه ها در مدارس خصوصی. ما یک لندکروزر و یک بی ام و داشتیم. من از یک خانواده ثروتمند نیامده ام-ما واقعا خیلی سخت کار کرده بودیم تا به جایی که بودیم برسیم.

در سال 2008 ما یک پیشنهاد 10 میلیون دلاری برای شرکت داشتیم و من فکر کردم: "این است. در اینجا خروج است."سپس, در طول مذاکرات, شریک زندگی من, که متعلق به 56%, تصمیم به نوبه خود به پیشنهاد. حدود شش ماه بعد رکود اقتصادی شروع شد. ما در واقع در یک سفر در دوبلین نشسته در فرودگاه بودند که ما متوجه. سی ان ان در تلویزیون بود و صدا خاموش بود, اما شما می توانید از زیرنویس به عنوان خوانده شده: "بازار سهام سقوط کرد.""تجارت متوقف شده است.""بحران در وام های بیپشتوانه."من به همسرم نگاه کردم و گفتم:" این خوب نیست.”

من بلافاصله شروع به خرید ارمسوم کردم but اما رکود اقتصادی فقط در حال افزایش بخار در سراشیبی بود.

ظرف شش ماه این شرکت تعطیل شد. من بلافاصله شروع به خرید ارمسوم کردم but اما رکود اقتصادی فقط در حال افزایش بخار در سراشیبی بود. من برای چندین موقعیت مصاحبه کردم و این کار را از طریق چندین دور مصاحبه انجام می دادم. میگفتند: "تو کاندیدای برتر ما بودی اما منجمد شده است."من شروع به درخواست برای شغل های سطح پایین تر کردم اما همه گفتند:" شما بیش از حد صلاحیت دارید.”

خوشبختانه, ما یک صندوق پس انداز اضطراری حال, بنابراین ما قادر به پرداخت وام مسکن شد. ما فکر کردیم که پس انداز شش ماه طول خواهد کشید. اما پس از حدود سه ماه با هیچ چک, شما شروع به تحقق بخشیدن به همه چیز خوب نیست. ما بچه هایمان را از مدارس خصوصی بیرون می کشیدیم و ماشین هایمان را می فروختیم. ما به معنای واقعی کلمه در نقطه ای بودیم که فروش حیاط داشتیم تا کمی پول اضافی داشته باشیم. و زمان هایی بود که می گفتم: "هرچه در انبار داریم باید تا هفته بعد دوام بیاوریم پس بیایید خلاق باشیم."گاهی اوقات ما فقط حداقل پرداخت کارت های اعتباری را برای خرید مواد غذایی انجام می دادیم. ما در این مدت حدود 100000 دلار بدهی داشتیم و سعی کردیم همه چیز را کنار هم نگه داریم و خانه را از دست ندهیم.

ما کاری را انجام دادیم که من هرگز به کسی توصیه نمی کنم: ما 401(ک) خود را نقد کردیم.

این یک کمین مالی بود. در ارتش, اگر شما در یک کمین هستید, شما رو به حرکت. اگر شما پایین دوخته و فقط غیر روحانی وجود دارد, شما در حال رفتن به مرگ در نهایت. گزینه گذشته خود را برای قرار دادن سلاح خود را بر روی و شارژ به دندان از کمین. بنابراین, ما کاری را انجام دادیم که من به هیچ کس توصیه نمی کنم انجام دهد: ما 401(ک) خود را نقد کردیم. پس از مجازات و مالیات, یک تکه خیلی خوب از تغییر تبدیل به مقدار زیادی از پول. ما تصمیم گرفتیم که اگر من می تواند یک کار در رکود اقتصادی پیدا کنید, سپس من می خواهم یک ایجاد. ما شرکت خود را راه اندازی کردیم.

Carl Churchill poses with large coffee shipment boxes. A dog peers out a window beside him

کارل کروچیل / قهوه

من در نهایت یک کار به عنوان یک کارگزار وام مسکن, که واقعا سخت بود در طول رکود اقتصادی, چرا که هیچ کس می تواند واجد شرایط و هیچ کس خرید خانه های جدید. حدود شش ماه طول کشید تا اولین چک کمیسیون را دریافت کردم. من این کار را در طول روز انجام دادم در حالی که لری و بچه ها از سفارشات مراقبت می کردند. و در شب, من می خواهم به اینترنت و سعی کنید برای ایجاد کسب و کار. ما چندین سال این کار را کردیم.

این ظاهر بود که ما این شرکت بزرگ با یک انبار بودیم اما ما از زیرزمین کار می کردیم. و ما پول کافی برای من نداشتیم تا مشاغل دیگرم را ترک کنم. اما ما به این کار ادامه دادیم و هرگز تسلیم نشدیم. سپس در سال 2017 اولین کافی شاپ خود را افتتاح کردیم و من کار تمام وقت خود را ترک کردم. حالا در نقطهای هستیم که امسال میخواهیم یک میلیون دلار پول دربیاوریم.

هنگامی که شما شده است برای مبارزه با, هر چیز دیگری یک ناراحتی است.

رفتن را از طریق فرایند اساسا از دست دادن همه چیز واقعا تاثیرگذار برای ما بود. بچه های ما در این زمان نوجوان بودند. زمان هایی بود که واقعا دیوانه بودند و می گفتند: "ما فقیر هستیم و این بد است که ما نمی توانیم این کارهایی را انجام دهیم که همه دوستانمان می توانند انجام دهند."بسیاری از بچه هایی که با او به مدرسه می رفتند نسبتا مرفه بودند بنابراین من فکر می کنم این تضاد واقعا برایشان جالب بود. اما با نگاهی به گذشته واقعا تجربه خوبی بود. من می بینم که هر دو بچه در حال حاضر بسیار مراقب پول خود هستند.

این یک سفر طولانی و پیچیده بوده است. مثل این نیست که به عنوان یک صاحب مشاغل احساس کنید به مکانی رسیده اید که می توانید استراحت کنید. شما فقط باید هر روز به جنگ ادامه دهید. اما هنگامی که شما شده است برای مبارزه با, هر چیز دیگری یک ناراحتی است. ما واقعا در مورد جایی که اکنون هستیم احساس خوبی داریم. ما وام مسکن خود را پرداخت می کنیم. ما مزایایی را برای کارمندان خود اضافه می کنیم. ما در حال انجام خوب برای جامعه. بچه های ما نگاه کردن به ما و بسیار افتخار از کسب و کار است که ما به عنوان یک خانواده ساخته شده است. و بله این یک چیز عالی است.

احساس الهام گرفته? مشترک شدن در خبرنامه ما در پایین این صفحه برای دریافت داستان بیشتر شبیه به این و منابع کسب و کار در صندوق پستی خود. و مرکز سلامت روان و سلامتی ما را برای کارفرمایان بررسی کنید.

تصویر ویژگی توسط لورن بلکمن

درباره نویسنده

داینا وینتر نویسنده اصلی در فروشگاه است و داستان هایی درباره انسان های پشت مارک ها و لحظاتی که انگیزه ایجاد می کنند t تعریف می کند. پا کنار, او فروخته پرنعمت, اجرا می شود اجاره تعطیلات فیلم با مضمون, و در حال کار بر روی انگشت شست سبز او.

به 446005 تاجری بپیوندید که قبلا شروع به کار کرده اند.

نکات و منابع بازاریابی رایگان را مستقیما به صندوق ورودی خود تحویل دهید.

بدون پرداخت هزینه. لغو اشتراک در هر زمان.

با تشکر برای اشتراک.

به زودی دریافت نکات و منابع رایگان را شروع خواهید کرد. در ضمن شروع به ساختن فروشگاه خود با یک محاکمه 3 روزه رایگان ازop فروشگاه.

به 446005 تاجری بپیوندید که قبلا شروع به کار کرده اند.

نکات و منابع بازاریابی رایگان را مستقیما به صندوق ورودی خود تحویل دهید.

بدون پرداخت هزینه. لغو اشتراک در هر زمان.

با تشکر برای اشتراک.

به زودی دریافت نکات و منابع رایگان را شروع خواهید کرد. در ضمن شروع به ساختن فروشگاه خود با یک محاکمه 3 روزه رایگان ازop فروشگاه.

شما می خواهید برای ایجاد فروشگاه اینترنتی خود را?

امروز محاکمه رایگان 3 روزه خود را شروع کنید!

سعی کنید به مدت 3 روز و بدون نیاز به کارت اعتباری Sh خرید رایگان داشته باشید. با وارد کردن ایمیل خود موافقت میکنید که ایمیلهای بازاریابی را ازop فروشگاه دریافت کنید.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.