اثربخشی تحریم ها در محافل دیپلماتیک مورد تردید است. آنها ایران را هدایت کردند تا برنامه هسته ای خود را با 1+5 مذاکره کند و به توافق برسد. سوزان مالونی، از مؤسسه بروکینگز در واشنگتن، معتقد است که مطمئن نیستیم که آنها در تحت تأثیر قرار دادن ولادیمیر پوتین موفق باشند.
از زمانی که ناآرامیهای مدنی در اوکراین به تصرف سرزمینی روسیه تبدیل شد، کارشناسان و سیاستگذاران واشنگتن گروهی از حمایت از اعمال «تحریمهای به سبک ایران» علیه مسکو را افزایش دادند. اعلام روز گذشته باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در مورد اقدامات جدیدی که «بخش های کلیدی اقتصاد روسیه» را در انتقام الحاق کریمه به روسیه هدف قرار می دهد، سیاست ایالات متحده را یک گام کوچک در این مسیر پیش برد.
در ارزیابی احتمالات اعمال مدل ایران در روسیه، ضروری است که بفهمیم چه چیزی باعث موفقیت اخیر تحریم های ایران شده است. به هر حال، طنز خاصی در ظهور تحریمهای ایران بهعنوان نوشداروی ترجیحی برای باز کردن چالشهای خاردار سیاست خارجی وجود دارد. از این گذشته، برای نزدیک به سه دهه، ایران - و به همین ترتیب، کوبا - بهعنوان ابزاری برای سیاستگذاری محدودیتهای تحریمها عمل کرده است.
با این حال، در طول چهار سال گذشته، تحریمها علیه ایران – و زمینه آن در سطح بینالمللی و داخل ایران – بهطور چشمگیری تغییر کرده است. از سال 2010، تأثیر تحریم ها بر ایران شدید بوده است: صادرات نفت و درآمدهای آن به شدت کاهش یافته است. ارزش پول آن کاهش یافت. اختلالات تجاری باعث تعطیلی مشاغل و تشدید تورم شد. بی سر و صدا، واکنشی منفی در میان نخبگان سیاسی ایران علیه انزوای خزنده کشور پدیدار شد و انتخابات ریاست جمهوری ژوئن 2013 آغازگر یک رئیس جمهور جدید میانه رو و آغاز یک پیشرفت دیپلماتیک در بحران هسته ای بود - دستاوردهایی که اکثر ناظران آن را به تاثیر تحریم ها نسبت می دهند.
اکنون که ایران به نمونه تحریمهای موفق تبدیل شده است، تجربه طولانی در اعمال فشار اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، درسهای فراوانی برای کسانی است که به دنبال اعمال این مدل در جاهای دیگر هستند. در زیر، من چندین مورد از شرایطی را که تحریمها را قادر میسازد تا چنین ضربهای را علیه تهران انجام دهند، بیان کردهام. در خواندن و شنیدن نظرات مجموعهای از کارشناسان بروکینگز روسیه - از جمله اعضای ارشد فیونا هیل، کلیفورد گدی، استیون پایفر، و استروب تالبوت، رئیس بروکینگز - عمیقاً در مورد چشمانداز ایجاد زمینه مساعد مشابه برای تحریم روسیه تردید دارم. به نظر نمی رسد که هیچ یک از شرایطی که در زیر شرح داده شده است، برای وضعیت مخمصه فعلی با روسیه اعمال نمی شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد بحران، کارهای گسترده همکاران من در مورد این موضوع را می توان در اینجا و اینجا و اینجا یافت.
اعمال موفقیت آمیز تحریم ها زمان می برد.
اولین تحریم های ایالات متحده علیه تهران حدود 34 سال پیش و در واکنش به تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران در نوامبر 1979 به اجرا درآمد. اگرچه این تدابیر در اوایل سال 1981 به عنوان بخشی از توافقی که پرسنل آمریکایی را که توسط دولت ایران گروگان گرفته شده بودند را آزاد کرد، لغو شد، واشنگتن در بیشتر سه دهه بعد، برخی از سطوح محدودیت اقتصادی را علیه تهران اعمال کرد. در بیشتر آن دوره، ایران هزینههای تحریمها را قابل تحمل و حتی تا حد محدودی برای تحمیل توسعه صنایع داخلی و تجارت جایگزین و روابط سیاسی مفید میدانست. دههها تلاش - و دیپلماسی مداوم - طول کشید تا مقامات آمریکایی و همتایان آنها در خارج از کشور چارچوب تحریمی را تنظیم کنند که به اندازه کافی گسترده بود تا محاسبات ایران را تغییر دهد. و ممکن است برای از بین بردن اراده سیاسی (و سینه جنگ) دولت مورد نظر، یک دوره طولانی اجرای مشابه لازم باشد.
حمایت گسترده چندجانبه ضروری است – و تولید آن بسیار سخت است.
پرونده ایران بر اهمیت همکاری بینالمللی در ایجاد یک رژیم تحریمی موثر تأکید میکند و تاریخ 35 سال گذشته به وضوح نشان میدهد که ایجاد حمایت مستمر از مجازاتهای اقتصادی علیه یک بازیگر مهم در اقتصاد بینالملل چقدر دشوار است، حتی در جایی کهتهدید آشکار است و عامل ایجاد کننده شوکه کننده است.
واشنگتن در طول دهه های 1980 و 1990 نبردی تنها را برای جلب همکاری حتی نزدیک ترین متحدان خود به راه انداخت که هیچ فایده ای نداشت. در واقع، بلافاصله پس از تسخیر سفارت ایالات متحده و پرسنل آن توسط تهران در سال 1979، متحدان ایالات متحده قول حمایت عملی جهانی از تلاش های آمریکا برای تحت فشار قرار دادن انقلابیون ایران برای آزادی دیپلمات های آمریکایی را دادند. با این حال، در عمل، ژاپن برای پر کردن خلأ ناشی از ممنوعیت واردات نفت ایران توسط ایالات متحده، و بانکداران ژاپنی تلاش کردند تا به تهران کمک کنند تا تأثیر مسدود کردن دارایی های ایران در خارج از کشور را کاهش دهد. در طول بحران 14 ماهه، تجارت اروپا با تهران بهبود یافت، در حالی که مسکو هرگونه چشم اندازی از مجازات های سازمان ملل را از بین برد. اقدامات دیرهنگام اروپایی که ماهها بعد اعمال شد، در بهترین حالت تنها تأثیری حاشیهای داشت.
این داستان در دو دهه بعد بارها و بارها تکرار شد. با وجود حمایت از اهداف ایالات متحده برای محدود کردن دخالت ایران در تروریسم و سایر سیاستهای بیثباتکننده، قابل اعتمادترین متحدان واشنگتن عمدتاً تمایلی به به خطر انداختن روابط تجاری و دیپلماتیک خود با تهران نداشتند. دولت کلینتون از درخواستهای آمریکا برای حمایت با تهدید پنهان تحریمهای فراسرزمینی علیه سرمایهگذاران در بخش انرژی ایران حمایت کرد، اما این تنها تنشهای فراآتلانتیک را برانگیخت و در عین حال نتوانست علاقه اروپا به بازار ایران را از بین ببرد. تا زمانی که رژیم تحریمهای ایران اساساً ساختار یکجانبه آمریکا باقی میماند، اثرات آن برای ایران محدود و قابل تحمل بود. توانایی تهران برای انجام تجارت معمول با بقیه جهان، تحریم های ایالات متحده را به یک مزاحمت و محدودیت برای رشد این کشور تبدیل کرد - اما به سختی فاجعه بار بود.
ارجاع سال 2006 از موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد شروع به تغییر این معادله کرد ، اما این یک تلاقی منحصر به فرد قانع کننده از اعمال و جرائم توسط ایران برای تولید یک ائتلاف بین المللی منسجم متعهد به تحمیل هزینه های واقعی به Tehran انجام شد. چند جانبه گرایی در تحریم ها تمایل به ایجاد یک دایره فضیلت دارد. از آنجا که سازمان ملل ، اتحادیه اروپا و تعدادی از کشورهای انفرادی با فشار دادن به تهران با واشنگتن به نیروهای خود پیوستند ، به طور متناقض ساده تر شدن سایر حصارهای دیرینه ، مانند کشورهای خلیج فارس ، آسان تر شد. و پشتیبانی بین المللی فقط دامنه اجرای تحریم ها را گسترش نمی داد. این کمک به ایجاد یک مجموعه از اقدامات در هم تنیده و غالباً زائد کمک کرده است که به مراتب قوی تر و قانع کننده تر از جمع قسمت های آن بوده است.
این تحریم ها هنگامی که آنها به ایران برخورد کردند ، بیشترین صدمه را وارد کرد - اما از بازگرداندن اقتصادی در جای دیگر جلوگیری کرد.
یکی از مهمترین عوامل در تسهیل تحریم های بین المللی اخیر علیه ایران ، تغییرات شدید در فناوری و اقتصاد جهانی است که باعث گسترش گسترده تولید نفت و گاز ایالات متحده شده است. شکستگی هیدرولیک و سایر پیشرفت های تکنولوژیکی امکان دسترسی به منابع نفتی قبلاً در دسترس را امکان پذیر کرده است ، و افزایش قیمت ها و رشد مداوم تقاضا برای انرژی باعث شده است که این فناوری های جدید برای استقرار اقتصادی باشند.
این تغییرات در بازارهای جهانی انرژی به نفع واشنگتن و شرکای آن کار می کرد. برای اولین بار در تاریخ بیگانگی آمریکایی و ایرانی ، این امکان وجود دارد که بدون تحمیل هزینه های به همان اندازه دردناک برای مصرف کنندگان ایالات متحده یا اقتصاد جهانی ، به جریان اصلی درآمد تهران آسیب برساند. رهبران ایران در ابتدا مجازات های تشدید کننده را بر اساس پیش فرض (نادرست) تخفیف می دهند که عوارض آنها برای غرب به همان اندازه دردناک خواهد بود ، با این که رهبر عالی ایران آیت الله علی خمنی اظهار داشت: "ادامه این تحریم ها به نفع کشورهای غربی نیست"و این که بسیاری از جهان" یا مجبور شده اند با تحریم ها همراه شوند یا آنها فقط این کار را به عنوان یک ژست تشریفاتی انجام می دهند. و این شرایط ادامه نخواهد یافت. "این یک محاسبه اشتباه ویرانگر ایرانی را اثبات کرد.
عدم تقارن در تأثیر جدیدترین تحریم های ایران برای موفقیت آنها بسیار مهم بوده است. صادرات نفت ایران از حدود 2. 4 میلیون بشکه در روز در سال 2011 کاهش یافته است و به سطح فعلی که توسط مقامات دولت ایالات متحده تخمین زده می شود نزدیک 1MBPD باشد (آمار کمتر معتبر ایران کاهش کمی شدید را نشان می دهد.)همانطور که منابع پله ای از عربستان سعودی به اطمینان حاصل می شود که قیمت پمپ به همراه از دست دادن صادرات ایران افزایش نمی یابد.
تحریم های نمادین بعید است که حساب دولت را تغییر دهد. نبوغ ، آموزش و اجرای لازم ضروری است.
نیش واقعی تحریم های ایران به لطف تلاش های دولت بوش برای تقویت نیروی محدودیت های ایالات متحده به وجود آمد. واشنگتن با استفاده از الگویی که پس از یازدهم سپتامبر برای مبارزه با تأمین مالی تروریسم ساخته شده است ، مقامات جدید ضد انفرادی را تأسیس کرد که تعیین بانک های فردی ایرانی را که با برنامه هسته ای همراه بودند ، تسهیل کرد. این دستیابی به واشنگتن با جلوگیری از معاملات با هر فرد یا موسسه آمریکایی ، از جمله تماس های فوق العاده مماس که توصیف حرکت سرمایه در سیستم مالی بین المللی مدرن است ، گسترش یافته است.
این اقدامات به طور موثری مؤسسات تعیین شده را از تماس با هر نهاد با منافع تجاری آمریکا در لیست قرار داده و به همین ترتیب از ابعاد فوق العاده ای قدرتمند برخوردار است. یک به یک ، بانک های ایرانی و سایر موسسات تحت هر دو دستورالعمل ضد تروریسم و ضد انعطاف پذیری تعیین شدند. این نامزدها با یک کمپین هماهنگ ، که در درجه اول بر روی بنگاه های مالی در اروپا و خلیج فارس متمرکز بود ، با هدف برجسته کردن هم در افزایش موانع قانونی و همچنین خطرات شهرت سرمایه گذاری در ایران همراه بود.
علاوه بر این ، واشنگتن اظهار داشت که بررسی آن در مورد شرکای تجارت و سرمایه گذاری ایران جدی است نه صرفاً نمادین. بر خلاف اقدامات فرازمینی دوران کلینتون-که باعث اعتراض اروپایی شد و هرگز در واقع مورد استفاده قرار نگرفت-صدها شرکت و افراد برای نقض تحریم های ایران در طی چند سال گذشته تعیین شده اند.
این بار، ماهیت فراسرزمینی تحریمهای ایالات متحده باعث نارضایتی روسیه و چین شد، اما کمی عقبنشینی آشکار. درجه شگفتانگیز انطباق نشاندهنده ترکیبی از عوامل، بهویژه مورب بودن آنها است. تحریمها موسسات ایرانی را هدف قرار میدهند اما با گسترش، محدودیتهایی را بر شرکای تجاری خارجی آنها تحمیل میکنند. نتیجه دراماتیک بود. پس از بیش از دو دهه تلاش برای همراهی با سایر نقاط جهان با تلاش های آمریکا برای منزوی کردن و تحت فشار قرار دادن ایران، واشنگتن صرفاً با سرمایه گذاری بر نقش منحصر به فرد سیستم مالی ایالات متحده برای افزایش تأثیر، به راه اندازی موجی از سرمایه گذاری از ایران کمک کرد. از محدودیت های ایالات متحده
تحریم ها در برابر یک رهبری تقسیم شده با علاقه محدود به جذب هزینه بهترین کار را دارد.
از لحاظ تاریخی، رهبران ایران تمایل به رد اهمیت تحریم ها داشته اند و از ظرفیت این کشور برای مقاومت در برابر فشارهای اقتصادی خارجی تجلیل می کنند. این اخلاق از نظر فلسفی با تلاش رهبری انقلاب برای استقلال همخوانی داشت و گسستها در تجارت بینالمللی و امور مالی ایران باعث تشویق سرمایهگذاری داخلی شد. تحریم ها در روایت ایدئولوژیک رژیم ادغام شده است - مانند جنگ با عراق، فشار اقتصادی مؤلفه دیگری از توطئه بین المللی برای تضعیف انقلاب اسلامی است، توطئه ای که توسط رهبران عاقل و صالح ایران خنثی شده است. بر این اساس، خامنهای حتی اکنون نیز به تمجید از توانایی ایران برای جذب فشارهای بینالمللی از طریق «اقتصاد مقاومتی» - اقتصادی که «زمینه پیشرفت و شکوفایی یک ملت را حتی در زمان فشار و تحریم» آماده میکند، ادامه میدهد.
با این حال، با افزایش هزینه ها، مشخص شد که این تصمیم به دلیل تلفات شدید اقدامات و نگرانی های مربوطه در مورد تأثیر آن بر ثبات رژیم متزلزل شده است. این صرفاً یک محاسبه اقتصادی نبود. تابعی از بافت سیاسی داخلی ایران بود که همیشه رقابتی و پویا بوده است. آن رقابت به طور فزاینده ای بر روی اتفاقات عمومی در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2013 متمرکز شد و تنها چند روز قبل از رای گیری در یک مناظره تلویزیونی فوق العاده به اوج رسید، زمانی که مذاکره کننده هسته ای در حال حاضر به دلیل ناتوانی در جلوگیری از هجوم تحریم ها به شدت مورد سرزنش قرار گرفت..
در عوض ، رأی دهندگان به طرز فجیعی حسن روحانی را با یک وظیفه صریح برای حل مسئله هسته ای و بهبود اقتصاد انتخاب کردند - و تا به امروز به وی یک اتاق بی سابقه برای انجام این کار داده شده است. آیت الله خامنه و لینرهای سخت ایران ممکن است در صورت لزوم برای به دست آوردن سلاح هسته ای ، "چمن بخورند". با این حال ، به نظر می رسد که نارضایتی عمومی از کمبود مواد غذایی و تورم پرشور در مورد تمایل شهروندانشان برای پیوستن به آنها شک داشته است.
شانس - و یک مخالف کارتونی قانع کننده - کمک می کند.
معدود ایرانی ها انتخابات سال 2005 را در مورد سخت و بی تجربه محمود احمدی نژاد به عنوان سکته مغزی از ثروت توصیف می کردند ، اما برای معماران رژیم تحریم ها ، او هدیه ای بود که به دادن خود ادامه می داد. ادعای وی برای لفاظی آخرالزمانی ، ضد ستیزی بی شرمانه و جهل تاریخی هولوکاست و سایر جرائم آشکار ، وی را به عنوان هدف محکومیت بین المللی و اثبات زندگی تهدیدی که توسط رهبری ایران ایجاد شده بود ، تبدیل کرد. عتیقه های احمدی نژاد در ترغیب رهبران در اروپا و جاهای دیگر برای اتخاذ اقدامات شدیدتر علیه ایران بسیار ارزشمند بود.
با افزودن سوخت به آتش سوزی ، پیروزی مشکوک انتخاب مجدد احمدی نژاد در سال 2009 بود که توسط رقبای معتدل تر وی مورد اعتراض قرار گرفت و بزرگترین تظاهرات را از زمان انقلاب 1979 برانگیخت و خواستار شمارش عادلانه رای گیری شد. سرکوب خشونت آمیز آن اعتراضات طرفدار دموکراسی ، رهبران و مردم اروپایی گالوانیزه علیه ایران-و به نفع مجازات های سخت جدید علیه رژیم-را با روشی بی سابقه. بدون این تحریکات ، من شخصاً تردید دارم که دولت های اروپایی موافقت می کردند اقداماتی را انجام دهند که روابط تجاری دیرینه آنها با تهران را فدا کند.
سرانجام ، حتی در مواردی که به نظر می رسد تحریم ها سهام را تغییر می دهد ، ممکن است در تغییر سیاست ها موفق نشوند.
برای همه معتبر های صاحبنظران پیرامون موفقیت آشکار تحریم های ایران ، شایان ذکر است که آنها در واقع هنوز وضوح بادوام برای بن بست هسته ای ایجاد نکرده اند. هر دو اوباما (در مکالمه ای در مجمع دسامبر 2013 Saban) و Khamenei با شک و تردید ابراز کرده اند که دستیابی به یک توافق جامع با دوام در مورد مسئله هسته ای امکان پذیر است. و فقط یک اسکن سریع رسانه ها در هر دو سرمایه لازم است تا استدلال های قانع کننده علیه روند دیپلماتیک در حال انجام را بخوانند. حتی اگر تحریم ها به ایجاد یک محیط سازنده تر برای مذاکرات بین دو دشمن قدیمی کمک کرده اند ، خیلی زود اعلام پیروزی می شود ، و تأثیر وثیقه تحریم ها بر سیاست ایران و جامعه بسیار کمی شناخته شده است تا اقدامات را به عنوان یک موفقیت غیرقانونی نشان دهدواد